چون کشتیِ طوفانزده آرام ندارم... (صائب تبریزی)
عُمراً صنما بی تو من آرام ندارم
جز عشق رخ تو، هوسِ خام ندارم
ای مونس شبهای سیَه! گوشی هُشمند!
مثل تو خوشاندام، دلآرام ندارم
با بودن تو، وقت ندارم که بخوابم
انگیزهی صبحانه، غم شام ندارم
من غیر تکان دادن این شست، نصیبی
از پرورش و ورزش اندام ندارم
بس پیر شدم پای پریز ای صنم، اما
تا پیش منی، حسرت ایام ندارم
در نزد برند و مدل اسمی تو، من
جز کاربری خونبهجگر نام ندارم
جز لایک به روی تو زدن، همت این که
اقدام مفیدی دهم انجام، ندارم
حتی اگرت ول بکنم، طاقت ماندن
-بیش از دو دقیقه- توی حمام ندارم
*
خب از تو چه پنهان... غم عشق تو بهانهست
چون بی تو «اینستا» و «تلگرام» ندارم!
دیشب مدل بهترکی دست یکی بود
من تابِ عقب ماندن از اقوام ندارم
قیمت چه مهم است؟ که این وادی عشق است
من؟ مشکلی از کیسهی بابام ندارم...
*
پولی نشود جور، همین عشق تو کافیست
فعلاً صنما بی تو من آرام ندارم...
مرد درد...
برچسب : نویسنده : marde-dardo بازدید : 25